اگر هنوز شیعه در اقلیت است....
اگر هنوز شیعه مظلوم است....
اگر هنوز قدرتهای جهانی شیعه را مورد هدف مستقیم خود قرار دادهاند...
اگر مسلمانان در تفرقه به سر میبرند...
اگر همچنان در زمان غیبت امام زمانمان به سر میبریم...
اگر میبینید شیعهای گناه میکند...
اگر هر مصیبتی را میبینید...
همه به خاطر این است که شیعه از اصل خود دور شده. اصل شیعه علی علیه السلام است. چون که نام شیعه را پیامبر اعظم به کار برد و آنها را حول محور علی قرار داد. اصل و اعتبار شیعه عید غدیر است که خداوند برای عالمیان قرار داد نه آنچه که دشمنان برای کمرنگ کردن آن به نام عید نوروز قرار دادند و عید بزرگ شیعه و بزرگترین عید را به حاشیه راندند. با قرار دادن عیدی جعلی به جنگ با شیعه رفتند و او را سرگرم کردند...
حال تصمیم گرفتیم در این وانفسای دوری شیعه از عید اصلی خود و در سال انسجام اسلامی و جهت بزرگداشت و تکریم و عرض ارادت به معصومین و نشان دادن مهم بودن کلام معصومین پیرامون عید اصلی قرار دادن عید غدیر، هیئتی مجازی (وبلاگی) تشکیل دادیم تا هرچند ناچیز در این راه گام برداریم. سعی میکنیم تا عید غدیر و شاید تا بعد از آن ادامه بدهیم تا نام علی که در حقیقت بر فراز جهان میدرخشد را در برابر چشمان کور عدهای دوست نادان و دشمن دانا قرار بدهیم، هرچند ناچیز باشد. فقط میخواهیم حتی اگر شده یک نام علی بیشتر در این دنیای مجازی باشد. در این دنیایی که هزاران سایت برای دشمنان اوست، از وهابیت کور گرفته تا یهودیان و .... . از شما هم دعوت میکنیم با خادم هیئت شدن، هرچند که مطلبی برای آن نفرستید یا قرار دادن لوگوی هیئت یا حداقل مطلب یا مطالب ویژهای پیرامون غدیر به وظیفهی شیعهگی خود عمل کنید و به جنگ با دشمنان خدا بروید...
به جمع شیعیان علاقهمند به اعتلای بیشتر نام علی علیه السلام در جهان بپیوندید!
یا علی
|
وقتی ماه رمضان میرسید حال خوبی به من دست میداد. ظهرها میرفتیم سخنرانی و شبها برنامه مناجات و عزاداری. آخرهای ماه مبارک هم که میشد واقعاً دلم برای رفتنش میگرفت و روز آخر موقعی که دعای وداع میخونیدم باید میامدید و میدید چه بساطی داشتیم. اما در همه اینها شبهایی که میرفتیم مناجات یه چیز دیگه بود. در واقع این پست را برای خودم گذاشتم. مثلاً نیمه ماه رمضان که دیگه تقریباً دلت یه تکونی خورده میآیی بیرون و یک نگاه به ماه میکنی و یک نفس عمیق میکشی... واقعاً عمیق چون راه دلت باز شده و دلت میتواند تنفس کند...
|
حاشیه:
از زمانی که حاشیه نگاری عکسهایم را به وبلاگ منتقل کردم، فکر میکنم یکی از اهدافم کمرنگ شده و آن برداشت آزاد مخاطب از عکسهاست. چون تحت تاثیر حاشیههای من قرار میگیرد. اینبار تصمیم گرفتم حاشیههای خودم را ننویسم و ابتدا از بینندگان درخواست بکنم اگر مایل هستند، مطلبی را بگویند تا به عنوان حاشیه در وبلاگ قرار بدهم، یا مجموعه کامنتها را به یک حاشیه تبدیل بکنم. اگر هم نشد بالاخره حاشیههای خودم رو مینویسم. در ضمن میزبان عکسها رو هم عوض کردم تا آمار کسانی که میتوانند عکسها را ببینند برود بالا!
آنچه خوبان گفتند و البته باز هم منتظرم:
بادکنک برای کار یا بازی؟!!!
کار میکنم چون پدرم عقل نداشت تا راه تامین معاش را پیدا کند .من هم فردا مثل او می شوم .
|
|