افاضات هواداران خاتمي در وبلاگ روايت فجر ادبياتو نيگاه

معصومه (شيداي بي نشون )
سلام ، خب بايد اعتراف كنم كه من از وقتي اين آقاي علي (آدمك ها ) مدير محتوايي شدند چهار بار منتخب شدم كه دوبارش تو وبلاگ خودش بود به انتخاب شدن يكي از مطالب اعتراض كردم كه ارزش منتخب شدن نداشته و ايشون براي من پيام مستقيم فرستادند كه شما پارتي داري ولي من نمي دونستم اون موقع پارتيم كيه و حالا مي دونم ، حالا ديگه فهميدم حق با كيه ؟ راستي من از گروه آدمك ها چند وقت پيش خارج شدم از اول هم اشتباه كردم رفتم تو اون گروه و الان هم لينك و لوگوي ايشون هر چي كه هست پاك مي كنم . خدا بهت صبربده آقاي امير عباس با اين دشمن نامرد . يا حق
	beneshon.parsiblog.com
	پاسخ مدير وبلاگ ( پنجشنبه 21/4/1386 - 5:38 ص ) سلام و تشکر مي کنم. برادرتان را دعا کنيد.

	(چهارشنبه 20/4/1386 - 11:12 ع ) يه دوست
خواستم بهت بگم كمتر بد و بي را به خاتمي در گفتگو هاي بي خودي كه داري بگو يه دفه ديدي كار دستت داد و چرا پيام ها بايد برات خصوصي ارسال بشه يا گفتگو هات نياز به تاييد داره براي اوني كه مي خواد تو گفتگوت شركت كنه يا به خودت شك داري يا تحمل نقد نداري و ترسو هستي در يك جمله مي خوام توصيفت كنم چون خايه نداري براي ديگران اين پيام را عمومي كني فكر كنم بچه بودي زياد كون دادي جمله من اينه كه خيلي حروم زاده ايي وصف من نسبت به تو همينه مگه كير خاتمي تو كس ننت رفته كه انقدر از كيرش مي خوري مادر جنده حروم زاده كيرم تو اون ذهن و تفكرت كيرم تو همه كست و كيرم تو دهن اوني كه طرفداريش رو مي كني ننت جنده است و شايد هم خواهرت هم هست اصلا كير طرفداران خاتمي تو كوس و كون خواهرانت و مادرت امير عباس بچه كوني
md_tamizkar@yahoo.com	tamizkar.ParsiBlog.com
	پاسخ مدير وبلاگ ( پنجشنبه 21/4/1386 - 3:42 ص ) با پوزش از مخاطبين وبلاگ. اين گفتمان ياران جناب آقاي خاتمي است. باز هم مرا ببخشيد.